بی قرارم…این دل شیدا نجاتم می دهد
گریه هایم در دل شبها نجاتم می دهد
درد عشق از اولش هم سهم این بیچاره بود
یار می خواهد مرا؟ آیا نجاتم می دهد؟
چند وقتی می شود در گیر و دار غربتم
سر می آید غربتم…لیلا نجاتم می دهد
من که عمری در دلم مهر علی پرورده ام
حتم دارم عاقبت مولا نجاتم می دهد
از ازل کار کریمان دست گیری بوده است
بعد هر دفعه گناه آقا نجاتم می دهد
بارها زیر همه قول و قرار خود زدم
بی وفایی می کنم…اما نجاتم می دهد
آب و نان سائل کوی علی(ع) با فاطمه ست
من گدای حیدرم، زهرا(س) نجاتم می دهد
دلبری از مرتضی را خوب یادم داده اند
می روم کرب و بلا…آنجا نجاتم می دهد
در بساطم نیست چیزی غیر اشک بر حسین(ع)
آخرش این اشک در عقبی نجاتم می دهد
شاعر این شعر رو پیدا نکردم . در صورت آگاهی اطلاع بدید.
با تشکر
این پست در تلگرام:
به تو از دور سلام .
به حسین(ع) از طرف وصله ی ناجور سلام .
(با نوای کربلایی محمد حسین پویانفر)
شمـــع وجود فاطمـه ســوســـو گرفتـه است
شب با سکـــوت بغض علی خــو گرفته است
آتـش گـرفت جـان علـی بـــا شــــرار آه
وقتی که از ولی خدا رو گرفتـــه است
در دست نـاتــوان خـودش بعد ماجـرا
این بار چنـــدم است که جـــــارو گرفته است
قلب تمـــام ارض و سمـاوات و عرش و فرش
یک جـا بـرای غــــربـت بـانو گـرفته است
حـتـی و جــود میـخ و در و تـازیـانـه هـــا
عطر و مشام از گل شب بو گرفته است
بـا ازدحام موج مخـالف بیا ببین
کشتـی عمر فاطمـه پهلو گرفتـه است
مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت
سـر در بغـــل گـرفتــه و زانــو گـرفـتــه است
(مجید لشکری)
با آرزوی قبولی عزاداری ها در فاطمیه اول
متن کامل پیام رهبر معظم انقلاب در پی شهادت نخبه علمی مصطفی روشن:
شهید مصطفی روشن:
بسیاری نامردها چهره در نقاب تزویر پوشاندهاند و خود را خیرخواه مردم میدانند. نمیگذارند که چشم مردم حقیقت را ببیند.
به گفتهی شهید چمران: وقتی جنگ به صدا درآید شناختن مرد از نامرد آسان میشود”. اینان همانهایی هستند که وقتی بوی خون به مشامشان رسید در هفت سوراخ خزیدند و شانه خالی کردند و حال آمدهاند و داعیهی انقلاب را دارند، کجا بودید وقتی بچههای ما در خون وضو میساختند آیا کور بودید و ندیدید؟
21 دیماه / سالگرد شهادت شهید روشن
السلام علیک یا رسول الله(ص)
خاک از برکت تو مسجد رحمانی شد
نور توحید به قلب بشر ارزانی شد
خواست حق، جلوه کند روشنی توحیدش
قلب پر مهر تو از روز ازل بانی شد
ذکر لب های تو سرلوحهی تسبیحات است
عرش با نور نگاه تو چراغانی شد
قول و افعال و صفاتت همه نور محض اند
نورت آئینهی آئین مسلمانی شد
به سراپردهی اعجاز و بقا ره یابد
هر که در مذهب دلدادگی ات فانی شد
خواستم در خور حسن تو کلامی گویم
شعر من عاقبتش حسرت و حیرانی شد
ای که مبهوت تو و وصف خطی از حسنت
عقل صد مولوی و حافظ و خاقانی شد
یوسف رحیمی
این پست در تلگرام:
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد
مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد
چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد
فکر کن فلسفه ی خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد
سید حمیدرضا برقعی
ای پاسخ تمام اگرها و کاش ها
مادر نوشته اسم تو را روی آش ها
دارد برای آمدنت نذر می کند
دستش همیشه پرشده ازاین تلاش ها
من ردپای آمدنت را کشیده ام
با رنگهای سبز و سپید گواش ها
ما لقمه لقمه نان ونمک می خوریم و بعد.
دنیا گم است بین بریز و بپاش ها
دین مرا دوباره به بازی گرفته اند
در گیرو دار همهمه ها اغتشاش ها
پایان جنگ های جهانی به دست توست
گل می شود گلوله ی داغ کلاش ها
تنها به عشق آمدنت شعر گفته است
امشب مداد آبی من با تراش ها
ای کاش صبح جمعه ی بعدی ببینمت
ای پاسخ تمام اگرها و کاش ها
شاعر: ساجده جبارپور ماسوله
این پست در تلگرام:
ای دل خسته گرت عقده عالم به گلوست
داستان تو وغم صحبت سنگ است و سبوست
آستان بوس حرم باش و بپرس از در دوست
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست
دل هرکس که حسینی است زخود بی خبر است
کشته عشق حسین از همه ده تر است
بس که آن نور جمالش همه جا در نظر است
هر کجا می نگرم نور رخش جلوه گر است
هر کجا میگذرم جلوه مستانه اوست
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست
هر کسی چشم به احسان وعطایش دارد
هر خداجوی تمسک به ولایش دارد
هر سری آرزوی بوسه به پایش دارد
هر دلی میل سوی کرب وبلایش دارد
ما ندانیم چه سری است که در خانه اوست
این حسین کیست که عالم همه پروانه اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست
شاعر : جواد حیدری
به جهت استفاده در اینستاگرام و استوری ها این طرح در سه بخش آماده شد. هرنوع استفاده در راستای احیای شعائر حسینی، آزاد و موجب خوشحالی من است.یاحق
شعر کامل:
هرچند وصف عشق تو اندازهای نداشت
جز عاشقی، غزل سخن تازهای نداشت
ما هم تراز عشق ندیدیم واژهای
از بس بلند بود و هم اندازهای نداشت
من حاضرم قسم بخورم عشق اگر نبود
عمان نبود، محتشم آوازهای نداشت
دیوان شعر هیچ، که حتی بدون عشق
قرآن کتاب معجزه، شیرازهای نداشت
از راه آسمان به تو دستم رسیده است
دیوارههای قلب تو دروازهای نداشت.
حس میکنی زمین و زمان گریه میکنند
وقتی که جمع سینهن گریه میکنند
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟»
در ماتم تو، پیر و جوان گریه میکنند
این سیل اشکها که ز هر دیده جاری است
چون ابر با تمام توان گریه میکنند
تو کیستی که در غم از دست دادنت
مردان ما شبیه ن گریه میکنند
با یاد آن نماز جماعت که نیمه ماند
گلدستهها اذان به اذان گریه میکنند
زینب اسیر میشود، آری عجیب نیست
سرها اگر به روی سنان گریه میکنند
امیر تیموری
این پست در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/B6Q_PUcpkRj/
زخم ارثیست که در سینۀ ایرانیهاست
کشورم پر شده از داغ سلیمانیهاست
کشورم تلخترین حادثهها را دیدهست
پای این سرو کهن، خون جوان باریدهست
چقدر لاله که در خانۀ اجدادی ماست
پشت هر مرثیهای غیرت و آزادی ماست
باز ابریست هوا تا که ببارند همه
سوگواران غم رفتن یارند همه
آه ما سوختهجانان به اثر نزدیک است
روز خونخواهی و جبران چقدر نزدیک است
مرد میدان خطر رفت، ولی هست هنوز
و چه غم؟! مالک اگر رفت علی هست هنوز.
که به یک گوشه نگاهش همه جان میگیریم
انتقام از همۀ شبزدگان میگیریم
محمد غفاری
این پست در اینستاگرام:
این فونت توسط آقای سعید پونکی در سه وزن طراحی و در سایت ایران فونت جهت فروش، ارائه شده است. این فونت به جهت گرامی داشت یاد سپهبد قاسم سلیمانی به نام سپهبد نامگذاری شده است و یکی از وزنهای آن رایگان است که می توانید در ادامه دریافت کنید.
این پست در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/B8cGUcwJlnx/
جهت خرید نسخه کامل این فونت(شامل سه وزن) به لینک زیر مراجعه نمایید:
شعر کامل:
فطرس!
بال و پرت پر از عطر حسین(ع) است.
میخواهم تمام وجودم پر از عطر حسین(ع) شود.
دستم را بگیر، با خودت ببر؛
مرا با خودت ببر تا سلامم را خودم به او برسانم.
امشب آرزویم همین است،
مرا ببر به زیر گنبد حسین(ع)
مرا به جایی ببر که هر شب، شب آرزوهاست.
این پست در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/B9FMzlXpKJE/
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ
گیرم هزار کعبه خدا خلق می نمود
چنگی به دل نمی زد اگر مرتضی نبود
ما را نوشته اند گدایان مرتضی
بر روی سینه حک شده این لوح یاد بود
شایسته است رو به نجف، عاشق علی
شب را سحر کند همه در حالت سجود
روح الامین ز جانب حق ذاکر علی است
گهگاه اگر به سمت نبی می کند فرود
ما را ز خاک پای علی آفریده اند
در کثرتیم اگر همه از وحدت وجود
تنها امیر هر دو جهان گشته مرتضی
کوری چشم دومی و آن زن حسود
حاجی به دور کعبه و ما دور مرتضی
حج ها بدون حب علی واقعا چه سود؟
من خاک پای هرکه شده زائر علی
بر زائران خاک نجف رحمت و درود
رفتم بهشتِ مشهد و کرب و بلا ولی
خاک بهشت هم به دلم چون نجف نبود
حال دلم بد است، نجف روزی ام کنید
رحمت به شاعری که به شعر این چنین سرود:
"چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است"
ایوان طلای یار، دل از عاشقان ربود
با ذکر یاعلی ز جهان محو می کنیم
آل سعود روزی و روز دگر یهود
محمد جواد شیرازی
صفحه اینستاگرام شاعر:
https://www.instagram.com/abdorroghaye/
وبلاگ شاعر:
این پست اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/B1UCjLCpvDm/
سر نی در نینوا می ماند، اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند، اگر زینب نبود
چهره ی سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
چشمه ی فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
زخمه ی زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ
در گلوی چشم ها می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی ، بی سوار و بی لگام
در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود
درباره این سایت